وقتی تصمیم به طلاق گرفتین هیچ حسی به همسرتون داشتین یعنی هنوز دوست داشتنی بود
بچتون چی از آینده اون نمیترسیدین؟؟
اون خواست از من جدا شه با اینهمه طول کشید تا فراموشش کنم. نمیدونم قلبش از سنگ بود از چی بود ک حتی دلشم تنگ نشد برام
میخوای طلاق بگیری؟من بچه دارم هنوززندگیمودوست دارم ولی خونه پدرمم
حس تنفر داشتم
اگه برم این بار بابام همه جور پشتمه مطمعنم
ولی میترسم
تحمل دیدن نامادر سر دخترم دیونم میکنه
بچه ک نداشتم ولی با اراده رفتم جلو هر چه پیش اید خوش اید
حضانت دائم دخترت با حق خروج از کشورش رو بگیر از مهریه ات بگذر طلاق بگیر
مگه شوهرت چشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
