پسر من خودش خودشو از شیر گرفته میگم ممه میخوری میگه نه ممه بد مامان بد تند و تند میزنه رو ممه ش همه درجه یکا رو به اسم صدا میکنه به شب بخیر میگه شب ببیر مدام جلو تلوزیون میرقصه تازه دست من و باباشم میگیره میگه باید برقصین عاشق سگاس من و باباشو مجبور میکنه با گریه سگ بازی کنیم باهاش خلاصه که این بچه ها خیلی شیرینن ایشالله که هر کی نداره به زودی زود خدا دامنشو سبز کنه
پسر منم 9 ماهشه ،شبا براش قصه میگم و گوش میکنه...کافیه شنگول ومنگول و تعریف کنم همش قهقهه میزنه ..بعدش بیخیال میشم یه قصه دیگه میگم پشتش و میکنه و میخوابه..البته بعضی مواقع اینطوریه ...شیرین کاریش زیاده قربونش برم
هرچه دلم خواست نه آن میشود هرچه خدا خواست همان میشود