جهانی جان من بچه اولمو از نه ماهگی شیر که میدادم گیج و منگ میشد میزاشتم تو تختش کنار تختم داستان میگفتم خودش بخوابه شش هفت ماهی دیوونم کرد ولی بالاخره یاد گرفت خودش بخوابه ولی خب یه روتین مشخص داشت مثلا خونه رو سکوت میکردم و کم نور از ساعت هفت حمامش میدادم داستان میخوندیم حوصله م خیلی زیاد بود بچمم بیش فعاله زحمتی بود اروم کردنش
دومی ولی اینقدر خسته میشه که میگیرم بغلم راه میبرم در عرض 5 دقیقه خوابش میبره کلا خیلی راحت میخوابه ولی بدیش اینه هی بیدار میشه تو طول شب
چرا خب خیلی سخته خانواده م کشور دیگه ان حتی زایمان کردم کمک نداشتم یکسال از دانشگاهم مونده با نوزاد و حامله رفتم دانشگاه بزرگم بیش فعاله اوتیسمم هست هر روز میبرم صبح مهد بعد برش میدارم میبرم برای درماناش
واقعا خسته ام ولی خب خیلی دلم میخواست دو تا باشن وقتی میبینم اومدن کوچیکه چقدر به بزرگه کمک کرده انرژی میگیرم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
