2777
2789

دوستان من واقعا درمونده شدم ازتون میخوام خیلی جدی و منطقی و خوهرانه با هم وارد بحث شیم شاید بتونم به کمک نطر شما دوستان یه فکر خوب کنمو از این منجلاب در بیام ممنون میشم


خب بگو 

من و شوهرم خیلی بچه دوست داریم اما بخاطر شرایط کار شوهرم میترسم بیارم😥                                        خدایا میشه یهویی حامله شم اونم دوقلو تمام سختیاشو به جون میخرم اخه عاشق دوقلوام               میشه واسه براورده شدن حاجتم یه صلوات مهمونم کنی... ممنونتم عزیز دلم ❤❤❤

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همسر من خیلی شدید وسواس فکری داره و من واقعا نمیدونم چه طوری باید باهاش رفتار کنم که حداقلش بدتر از اینی که هست نشه. من یه دختر 3 ساله دارم که همسرم به هیچ عنوان دوست نداره با دخترم تنها برم خونه مادرم چون میترسه بچم وابسته اونا شه و پدرش رو دیگه دوست نداشته باشه خیلی میترسه از این موضوع چون کمبود محبت شدیدی داره ...در حالیکه قبل از اینکه بچه دار شم هر روز خونه مادرم بودمو همسرم هیچ مشکلی نداشت ولی از وقتی بچه دار شدم حتی یه بارم نذاشته تنها برم ماهی یه بار با هم میریم یکساعت میشینیم میایم. حتی وقتی پدرم وقتی بچم خیلی کوچیک بود میگفت بیا بغلم بابایی شوهرم دعوا راه مینداخت که چرا بابات میگه بابایی به بچه من مگه بابای بچه منه باید بگه پدر بزرگ نگه بابا چون باباش منم بعد قرار شد به بابای من بگیم بابا بزرگ که یه روز هم طول نکشید و دوباره دعوا که بابا بزرگ هم خوب نیست باید بگه پدر بزرگ .....و شدیدا از این وسواسش من دارم اذیت میشم 

متاسفانه بیکاره تو خونه نشسته و برای همه چی تصمیم میگره کی بریم بیرون کی بخوریم کی نخوریم کجا بریم  کی بیاد چه ساعتی بیاد حتی تی وی هم کنترلش دست خودشه کی روشن شه کی خاموش شه  وضع مالیمون بد نی ولی  به من هیچ پولی نمیده و میشه گفت من زندونیشم

ولی از بعد از به نیا اومدن بچم همش ترس داره بهش میگم توهم توطئه داری همش میترسه مامانو بابای من چون خیلی به دخترم خوبی میکنن و دخترم با این حال که کم میبینه اونارو ....مثلا اونارو بیشتر دوست داشته باشه و باباشو کم دوست داشته باشه همین ترسو وسواسش باعث شده ما همیشه دعوا داریم اونم منو اذیت میکنه و نه پولی نه ازادی نه سفری هیچی

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز