2777
2789

یه بار یکی داشت تو اتوبوس بلیط میفروخت،،،،آفتابی نبود هوا،،،،،عینک آفتابی زده بود،،،چشم تو چشم جلو بقیه بهش گفتم آفتاب بیارم خدمتتون😔

برای سلامتی و تعجیل ظهور آقامون...حضرت عشق.... مهدی فاطمه صلوات.....شمایی که میخونی..🤨 تویی که دعات میگیره و ما خونه خریدیم از دعای خیرت،واسه سلامتی پسرم هم دعا کن😔

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یه بار یکی داشت تو اتوبوس بلیط میفروخت،،،،آفتابی نبود هوا،،،،،عینک آفتابی زده بود،،،چشم تو چشم جلو ب ...

چه ضایع بودی تو😁😁😁😁

به دلنگیری شوخی بود😘😘😘

این سومین کاربریمه خسته شدم از بس کاری ساختم😢😢😢آنااااام بودم شدم پرین ۱۲۳  الانم پریین هستم.😕😕😕

من اون لحظه هیچی به زبونم نمیاد وقتی همه چی آروم شد و دور شدم تازه میگم عه عه کاش اینجوری میگفتم 😩😩😩😩😝😝😝😝😝😝

❤️فلانی پسرزاس...اولین فرزندش پسراست...پسر پسر قند عسل,پسر پسر قند و نباتفلانی زايمان کرد...شکم اولش است؟دختر؟...وای دختر؟...و هیچ کس ندانست دختری که ديگران برای ورودش به اين دنيا از واژه ی (وای)استفاده کردند، اکنون سوگولی پدرش هست و عسل مادرش...دختر غم خوار مادراست،اولين خمیدگی کمر پدر به چشم دخترش می آید...دختر چین و چروک های اطراف چشم مادر را از بر کرده،مادر امروز يک چين، بر گوشه ی چشمان معصومت اضافه شده است...ترس از جدایی از پدر,دوری از مادر وجود يک دختر را هزاران بار ميلرزاند...دختر بودن کار دشواريست، اينک درک ميکنی، چرا اولين بار برای وجود پر مهرت (وای)گفتند؟...چون همه ميدانستند که ای (وای)تحمل اين همه غصه برای تو کمی بزرگ است...دختر بودن کار سختیستQ‌‌

جاریم.پسرش گفت مامان هفت سال دیگه یه داداش برام بیار منم گفتم ۷سال دیگه زنت باید بزاد نه مامانت.حقش بود 

لطفاااا😢 برای شفایمادرم👵یک حمدبخونینممنون انشالله هیچکدوم از عزیزانتون❤ بیمار نشن😍

توی یه جمع نشسته بودیم یکی به پسرش گفت مامان اینا لرن نمیفهمن با کل جمع بود ،منم بهش گفتم آره نمیفهمن تازه اگه هم پدرش هم مادرش لر باشه دیگه بدتر(زنه و شوهرش دوتاشون لر بودن ) ما بختیاری هستیم اما از یه طرف یا پدر یا مادر اما اون از دوطرف لر بود و پرو بازی در میاورد ،ضایع شد . خوشحال نیستم ،پشیمونم نیستم . آدم باید از اسب بیوفته اما از اصل نیوفته 

به برادر شوهر خواهرم تو عروسی خواهرم عمه هامو خخ با لباس و رنگ موهاشو و مدلشون معرفی میکرد میگفت همونی که فلانه جور بود حالا ادعا مومنیشون  ... خر پاره میکنه منم گفتم خوب ماشالله دید میزنینن با دقت پشیمون نیستم حال کردم ولی بعضی وقتا کلا میگم کاش زیاد حرف نمیزدم سکوت تو همه جا بهترین سیاست که من ندارم

رابطه ایجادکن ولی واردرابطه کسی نشو حیوانات هم به جفت یکدیگر کاری ندارند
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

درخواست بدید

badri888 | 37 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز