2777
2789
عنوان

خاطره بازی😍

| مشاهده متن کامل بحث + 236 بازدید | 48 پست

من راهنمایی بودم .هیچکس خونه نبود گفتن ناهار درست کن تا ما بیایم اخه بهشون گفته بودم بلدم،یه دیگ گنده برنج درست کردم شد شبیه آش اینقدر سفته شده بود ،از ترس همه رو بردم زیر درخت جلوی خونمون ریختم دوباره گرفتم درست کردم .که خوب شده بود یعنی قابل خوردن بود😊

👑حسبی الله 👑         ⭐️             🌟                ⭐️                    ⭐️لیلا که شدی میفهمی مجنون تمام قصه ها نامردن⭐️

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

11 یا 12 سالم بود اولین بار بادمجون و گوجه درست کردم تا به حال غیر کوفته وا رفته و یه بار غذای سوخته سوتی دیگه ای ندادم خداروشکر 

🏴🏳️💙❤️💚... این جهان کوه است و فعل ما ندا، از نداها سوی ما اید صدا 💙💚❤️ 

کلاس سوم بودم برنج پختم برای 7_8نفر .

مامان اینا داشتن میرفتن عیادت منو گفتن برنج بپذم ، مقدار پیمونه رو گفتن و رفتند  

من همانم که پسندید و پسندیده نشد 🌸 چشم من ، چشم تو را دید ولی دیده نشد
من اصلاحافظم خوب نیست هیچی یادم تیست فقط میدونم ازوقتی خودموشناختم مثل کوزت کارمیکردم برامادرم ازآشپ ...

همه دخترا همینقد مظلومن..همه مادرا میگن پسر پسر ولی به اندازه ای که دختر دستشونو میگیره پسر بکارشون نمیاد

خدایا شکرت...واسه همه مهربونیات❤❤🌹
همه دخترا همینقد مظلومن..همه مادرا میگن پسر پسر ولی به اندازه ای که دختر دستشونو میگیره پسر بکارشون ...

من راضیم ازکارکزدن برامادربازم‌خوب بودقدرمومیدونست خونه شوهرچی همش میگه وظبفته یامیگه چیکارکردی مگه

من راضیم ازکارکزدن برامادربازم‌خوب بودقدرمومیدونست خونه شوهرچی همش میگه وظبفته یامیگه چیکارکردی مگه

هیچ شوهری قدرشناس نیس..مردا من نمیدونم واسه چی انقد بی چشم و روئن

خدایا شکرت...واسه همه مهربونیات❤❤🌹
بهتر از اوناس تاپیک دروغ میزنن ملتو سرکار میذارن.جنبه فان داره.حوصلمون سرنره

خداییش راست که میگی قضیه اون لاویا وبچه برادرش راست بود که اینقداشک ریختیم گریه کردیم یاسرکارمون گذاشت تاپیکاروقفل کردو رفت

هستم۰۰۰۰ اما نیستم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792