امروزدخترمو از شیر گرفتم
18ماهشه.مجبور شدم بگیرمش
دارم میسوزم از ناراحتی و عذاب وجدان
احساس میکنم صورت دخترم پژمرده شده و دیگه منو دوست نداره😢😢😢
از صبح اشکام بند نمیان
ولی از همه بدتر همسرمه ک ولم نمیکنه
میبینه دارم میمیرم همش میگه چطور دلت اومد
میگم اینکارو کردم فلان مشکلشو فلان مشکلش بهتر بشه میگه من مطمئنم نمیشه😶😶😑
هر پنج دقه یادآوری میکنه ک دخترم گناه داشت
چراباهاش این کارو کردی
نمک رو زخمم میپاشه
تا الان تحمل کردم.الان میگه رفتم تو نت سرچ کردم مطالب خوبی بود ازشون اسکرین گرفتم برو بخون
الان اومدم بخونم میبینم مضمون همش اینه ک زودتر از دوسال ظلمه بچه رو از شیر بگیری
پاشو میخوری چون ب حرف قرآن گوش نکردی😔
ب بچه ضربه بدی وارد میکنی و... بعناوین مختلف کار منو نهی کرده😢😢😢
من چیکار کنم مجبور شدم بگیرمش
استپ وزنی داشت
خواب نداشت
بخدا من جلاد نیستم من مادر بچه مم😭😭😭
چرا هیچ کس درکم نمیکنه😢😢