سلام من داستان زندگيمو ميگم شما قضاوت كنيد من چند سال پيش با يكي از اقوامنزديكم ازدواج كردم كه حيلي عاشقم بود از بچگي منو ميخواست ولي از بعد از اينكه بهم رسيديم خيلي بهم بي محلي ميكرد خيانت ميكرد من فهميدم و بخشيدمش چند بار تكرار كرد و من بخشيدمش تا اينكه گفت من بيمارم و نميتونم از تو جدا شم اما با بقيه هم ميخوام باشم من قهر كردم يه مدت كه چند روز بعدش احضاريه طلاق برام اومد و جدا شديم در دوران عقد و من به دلايلي مهريمو بخشيدم و اون يك هفته بعد از جدا شدنمون دوباره ازدواج كرد و من هر خواستگاري برام ميومد و به گوش اينا ميرسيد با دوروغ دورش ميكردند و ابرومو به دوروغ ميبردند تا اينكه ازدواج كردم با يك نفر كه خيلي دوسم داره ولي اون الان بچه دار شده و سر به راه و اهل كار و زندگي ولي من هنوز بچه دار نشدم به نظرتون اين حقه كسي كه ظلم ميكنه خيلي ظلم من حيلي كلي نوشتم ايا حقشه به همه چي برسه پس عدالت چي ميشه