درسته حرف ایشون واقعا. زندگی خود من حتی با همین طلاق باز هم از جانب خیلی ها مورد حسادت و حسرته . کلی دل که سفره نیست... خدا از حال جسم و روحم خبر داره. الان وضع من طوریه که انگار از پدر و مادر و خانواده ام هم طلاق گرفته ام! روابط عاطفی ام باهاشون به نزدیک صفر رسبده. در بی کسی و بی محبتی دارم پر پر میزنم. ولی از دور به نظر میاد خانواده حمایتگری دارم. چند روز سرمای شدید خورده بودم، دو بار پام تو گچ رفته ، فاضلاب خونه ام بالا زد و همه چیز نجس و کثیف شد و ... در تمام این سختی ها تنهای تنها بودم. کمرم خممممم شده. ولی خودداری میکنم. بتلاخره بلانسبت با این مردم گرگ صفت همین که فکر کنند خانواده ام خمایتگرند و پشتم هستند بهتر از وقتیه که بدونند دورم خالیه!!! البته دروغ نمیگم در مورد وضعیتم یا الکی نمیگم اوضاعم خوبه ولی لزومی هم نمیبینم عمق فاجعه رو نشون بدم که دشمن شاد شم. منظورم اینه که دررررررد های ناگفتنی زیاده