سلام تو تاپیک قبلی راجبه زایمان وحشتناکی که داشتم یه توضیح مختصری دادم یه ماه از زایمانم میگذره اما هنوز افتادم رو تخت مامان خسته شده همش اعصابش بهم ریخته طفلک حق هم داره اما منم شرایط خوبی ندارم دوس نداشتم این قد اذیت بشه و مدت مریضیم این قد طولانی بشه نگران زندگیشم هستم که همسرش بگه یه ماه خونه دخترت هستی و به مشکل بخورن از طرفی حرف های خوبی نمی زنه بهم و منم مجبورم تحمل کنم الانم یکم بخیه ها مو کشیدمو همه چی خوب بود ولی همچنان درد داشتم تا این که چهارم دوباره دوتا از بخیه ها سر باز کردو عفونت وحشتناکی میزد بیرون رفتم دکتر گفت باید دوباره باز بشه بخیه ها این قد التماس کردم تا شنبه وقت داده بهم اگه با شستشو و انتی بیوتیک خشک نشد باز کنه اگه بخواد باز دوباره بشکافه کسی نیس پسرمو نگه داره مامانمم خسته شده باز حداقل ده روز باید بمونم بیمارستان و دوباره همه چی از اول اون درد وحشتناک شستشو اتاق عمل و سوزش های شدید واقعا بدنم کشش نداره خسته شدم از رو تخت خوابیدن دوس دارم پسرم و بغل کنم راحت اما هیچ کاری نمیتونم انجام بدم تو رو خدا دعام کنین ممنون میشم
الهم صل علی محمد و آل محمد. ان شاالله خدا بهتون کمک کنه.
سپاس گزارم از شما که فقط افراد مودب 😘 و مربوط😍 بیان داخل تاپیکم، کسانی که دغدغه های مادر و نوزاد رو تمسخر و توهین نکنن. دغدغه های من آروغ و شیردهی و پی پی و دارو و... هست اگر برای شما چرت و پرت هست و فقط می خوای مزه بپرونید لطفا اصلا وارد تاپیکم نشید تاپیک های زیاد دیگه ای هم توی سایت داریم از اونها دیدن بفرمایید. یک دنیا تشکر. والا 😐خوبه که اسمش نی نی سایته، اگر وِر وِر سایت بود چی میشد؟ 😂
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دور از جونت عزیزم واقعا هم عزیزم اما خوب شرایط منم خوب نیس یک ماه تموم خونه و زندگی و همسرش به هر حال من بهش حق میدم اما فقط از خدا میخوام هر چه زود تر بتونم از پس کارام بر بیام و واقعا سلامتی بزرگترین نعمت خدا همه مریض هارو شفا بده به حق این شبا عزیز