2777
2789
عنوان

اخر دلدادگان1 چی شد؟

192 بازدید | 7 پست

من ندیدم؟

تیکر تولدشه:) اسفندی ام اونقدرنبودی که دیگه جای خالیت حتی با بودنت هم پر نمیشه. ولی الان اونقدری همدیگه رو دوست داریم که هیچکس رو به غیر اون نمیخوام 

امییییییر😌


مثل ارغوان صداش کردم😂

مراحل روشنفکری در اروپا:                                         1-تحصیلات عالیه2-مدارک معتبر3-مطالعات گسترده4-اطلاعات عمومی بسیار بالا5-جامعه شناسی6-نوشتن کتاب7-نوشتن مقاله8-نظریه های تایید شده9-سفر به نقاط مختلف دنیا10-شخصیت و انسانیت بالا11- احترام به تمامی مذاهب و عقایدمراحل روشنفکری در ایران:1- کشیدن سیگار و خوردن قهوه2-مخالفت با دین و مذهب3-خواندن جملاتی چند از نیچه و...4-طلاق گرفتن5- موزیک خارجی گوش کردن6-سفرهای مكرر به تایلند7-نگهداری از سگ یا گربه و آن را به اندازه فرزنده نداشته عزیز شمردن8-مخالفت با چيزي كه بقيه موافقن9-موافقت با چيزي كه بقيه مخالفن😐😂😂   

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نمیدونم ببین دیدی یانه.😁 چون علامت سوال گذاشتی . خخ

خخ اشتب شد

تیکر تولدشه:) اسفندی ام اونقدرنبودی که دیگه جای خالیت حتی با بودنت هم پر نمیشه. ولی الان اونقدری همدیگه رو دوست داریم که هیچکس رو به غیر اون نمیخوام 
فصل يك هنوز تموم نشده فصل دو كه تموم شد دوباره برميگرده به فصل يك ادامه اشو پخش ميكنه ولى فعلا چيز ...

آها من از قسمتی که ارغوان میره شوی بدلیجات زمرد دیگه ندیدمش

تیکر تولدشه:) اسفندی ام اونقدرنبودی که دیگه جای خالیت حتی با بودنت هم پر نمیشه. ولی الان اونقدری همدیگه رو دوست داریم که هیچکس رو به غیر اون نمیخوام 
آها من از قسمتی که ارغوان میره شوی بدلیجات زمرد دیگه ندیدمش

خب شوى بدليجات پاپوش بود كه ارغوانو اذيت كنن

امير ميره نجاتش بده خودش از بالا ساختمون ميفته پاهاش فلج ميشه

ارغوانم عاشق امير شده و ميگه تا اخر پات وايميستم انقد ميبرتش دكتر تا راه ميفته 

هاتف ميفهمه ارغوان ديگه دوستش ندارهو خيلى عصبيه 

ميره يه نفر رو اجير ميكنه تا حامد رو گول بزنه و پولاشو بگيره به اين بهونه كه دانشگاه هاروارد قبولش كرده

از اون طرفم هاتف ميره پيش نامزد حديث و ميگه به شرط اين كه حديث رو ول كنى من پول ديه طرف كه مامانت كشته رو ميدم( چون واسه مامانش اعدام بريدن)

افسانه هم به امير ميگه ميخوام ٩١ درصد شركت رو به نام تو كنم چون چند وقت ديگه ميرم خارج و اونجا ميميرم و ميخوام تو مراقب اموال و دخترم باشى (كه خب معلومه پاپوشه) ازش قول ميگيره به ارغوان نگه اما امير به ارغوان ميگه 

افسانه هم ميگه هدف اصليش انتقام از مالك هست


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792