من هرکار میکنم نمیتونم با خواهر شوهرم کنار بیام.شوهرم بچه اخر خانوادس و خواهرش یه شهر دیگس.هرموقع میاد شوهرم بکوب میره پیشش و اون مدت هم یا خواهرشو ب زور میاره خونه ما یا خودش مبره خونه باباش پیش خواهرش.وقتیم خواهرش مبره تا یه ماه فقط ازش تعریف میکنه.حتی اگه یه غذای شور و سوخته هم درست نکنه.شوهرم برمیگرده میگه:به به چه غذایی.تو مگه عرضه داری اینجوری درست کنی؟...من کلی هنر بلدم.ولی شوهرم فقط خواهرشو میبینه.هرموقع هم خواهرش میاد یجوری میشه ک ما همش بحث داریم.یکی راهنمایی کنه من چیکار کنم با اینا.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
دخترم رو اولین بچم رو در ۳۵ هفته و ۵ روز بدون هیچ دلیلی از دست دادم.دو هفته مونده بود بغلش کنم.چشمام پر اشکه.برای آرامش خودم و شوهرم صلوات میفرستی؟لباساش و اتاقشو وسایلاشو میبینم دق میکنم😢😭
4 تا دارم . با ۳تا سازگارم کنار میام . ولی از یکی اخرییی چندشم میشههه. سعی میکنم نبینمش . ولی اگه شوهرم ازش تعریف کنه ک میدونه من بدم میاد ازش زیاد ازش حرف نمیزنه من عکسشو نمیگم و حواسمو ب ی چی دیگه پرت میکنم