منم خیلی دوسش داشتم و مثه خواهرم میدیدمش
ولی کم کم سر شوهرم و دخالت هاش دعوامون شد ولی من اصلا جوابش و ندادم بخاطر احترامی که بهش داشتم.فقط گفتم تو زندگیه برادرت دخالت نکن.اونم گفت تو خیلی گستاخی و تموم....
دیگه بحث و ادامه ندادیم
زن داداش من افتضاحه ی کاری بامن کرد ک نمیدونم کار ددستی کرد یانه ب نفعم بود یانه
ببین چه خواهرشوهرای خوبی هستیم
حاضر نیستیم پشت سر عروسامون حرف بزنیم
من تک دخترم و فعلا ۳تا عروس داریم و در آینده یکی دیگه هم اضاف میشه
من فقط میگم کاری به کارم نداشته باشن هیچ نمیخوام😂
اگر خرید کنم سفر برم یا تفریح کنم باید بهشون جواب پس بدم،هنوز نمیدونم چرا اینا به من حسودی میکنن چیکارم دارن😂😅
خواهرشوهره خواهر شوهرم😅😅😅
من دیروز رفته بودم پیش زن داداشم باهم دردودل میکنیم معمولا.من از خونواده شوهر گفتم که هیچی تا حالا کمک نکردن تازه ما با اینهمه قرض و قسط باید کمکشون کنیم...تازه خواهرشوهرم میگه ما کلی واسه زندگی شما زحمت میکشیم...دوست نداشتم حرفی پیش بیاد،جوابی ندادم
اونم گفت دادشتم میگه چون بابام خرج عروسیمونو داده ، واسمون خونه و ماشینم خریده اگه وضعم خوب شد کمکشون میکنم،خیلی حرص میخورم از این حرف داداش خانت
من اونموقع متوجه شد نه عروسم نه خواهرشوهرم.بی رگم من
من ن زن داداش دارم ن جاری
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
