دو روز عادتم عقب افتاد دقیقا 12 شهریور بود رفتم یه شرکت برای گرفتن امضا صورت جلسه بعد به سرم زد تا شرکت خودمون پیاده بیام میشد 4 کیلومتر عین دیوونه ها پیاده راه میرفتم و هدفون تو گوشم بود. رسیدم جبو در آزمایشگاه تو میردامد یهو پیچیدم توش الکی آزمایش دادم گفت صبح بیا جواب بگیر مطمن بودم منفی الکی رفته بودم آخه هیچ برنامه ای برای بچه دار شدن نداشتیم. ولی غروب تو خونه که شوهرم خواب بود یه چیزی تو مخم هی میگفت برو بی بی چک بذار رفتم بی سرو صدا دستشویی باورم نمیشد دو خط باشه تا 1 ساعت تو اطاق نشسته بودم به بی بی چکه نگاه میکردم. به شوهرم حرفی نزدم صیح که جواب آزمایشمو گرفتم داشتم بال در میاوردم باورم نمیشد تا شرکت تو خیابان راه رفتم هم گریه کردم هم خندیدم (اخه من یکم وزنم بالاست و پرولاکتین خیلی بالایی دارم دکتر بهم گفته بود ممکنه بچه دار نشی اصلا)مردم چپ چپ نگام میکردم سر راهم رفتم چندتا تیکه لباس نوزادی خریدم عصرم با همونا شوهرمو سوپرایز کردم