یه خانومی میره خدمتِ حضرت پیامبر میگه دعا کن بچه دار بشم
وحی میرسه به پیامبر که در تقدیرش,مادر شدن نیست
به اون زن همینو میگه و زن میگه خدایا راضیم به رضای تو
میگذره
سال دیگه باز میاد و طلب بچه میکنه
باز وحی میرسه توی تقدیره این زن
مادرشدن نیست
باز شکره خدا میکنه و میره
سالِ بعد با یه بچه به بغل میره خدمت حضرت محمد
حضرت به خدا میگن پس چرا شما گفتی این زن مادر نمیشه ولی حالا مادر شده؟
وحی میرسه این زن هربار گفتی توی تقدیرت نیست که مادر بشی گفت شکره خدا
راضی شد به رضای خدا
منم تقدیرمو براش عوض کردم😍😍😍
تقدیم به همه ی منتظران
انشاالله همتون به زودیه زود دامنتون سبز بشه
امیدتون رو از دست ندید😍