قطع قرص های عصاب

عزیزم سوالت خیلییی خیلیییی تخصصی و حساسه حتی واسه نخوردن یه دونش هم باید با دکترت مشورت کنی

نمیدونم واالا منم دلم میخاد قطع کنم ولی هربار میرم دکتر یکی اضافه یکی کم میکنه!!!!

عزیزم من خیلی به تدریج با تجربه خودم قطع کردم داشتم میمردم.از اولش بد تر شدم.دوباره شروع کردم ولی تو اون یک ماه که قطع شده بود خدا میدونه چی کشیدم.حالا فقط دیگه هر چی دکترم بگه

من دپاکین،،،دوکسپین وبوزپیراکس میخوردم،وای با بدبختی گذاشتم کنار،دکترم میگفت نباید فمقطعش کنی ولی من کردم،اول دپاکین رو قطع کردم،بعد چند ماه بعد بوسپیراکسو،،،،

ولی

ولی تا وکسپین رو میخوردم تا فهمیدم حامله ام،،،،یعنی اگر هرویین رو ترک میکزدم راحتر بود باور،کن،،،،خفگی بهم دست میداد،ضعف شدید،،،،رنگم یهویی میپرید،،،،بدنم یخ میشد،ومیوفتادم تو رخت خواب ،،،۱ماه طول کشید تا بدنم به نخوردنش عادت کنه

فقط دکتر

منم دپاکین میخورم با فلوکستین...میگن دپاکین برا بارداری ضرر شدید داره ...همش میترسم نکنه باردار شم یدفعه ای

حتما هر ماه سراغ روان پزشک برو،سرخود قطع نکن اوضاع بدتر میشه

یکی می شناسم عصبی و استرسیه

دکتر قرص شو کمتر کرد، دیگه خودش حس کرد حالش بهتر شده

سر خود قرص شو قطع کرد، بعد اوضاش بدتر شد

دقیقا نمیدونم اسم قرصش چیه

دوباره دکتر قرص های جدید داده بهش، گفته یه دوره افسردگی داره این قرص ها

دپاکین من خارجیشو میخریدم،یه داروخونه ای ایرانیشو داد،،،دیدم بهم نمیسازه,نصف نصف قطعش کردم،،،،،ولی فلوکستین رو راحت میطه ترک کرد،،،،،

همه ی این علائمو منم گرفتم به علاوه ی دل اشوبه.پس اینا عوارض ترک قرصن؟یا مال بیماریم بودن؟من وسواس و افسردگی داشتم؟

خودش خوب شد بعدش؟

عوارضش که هست ماه ها،،،،اره عوارضشه،ادم دیوونه میشه،اصلا وابستگی به قرص خوب نیست

چجوری با عوارضش کنار اومدین.اصلا امکان پذیر نیست اخه.من دوباره قرصمو شروع کردم.الانم نمیتونم به خاطر قرصام باردار بشم😐

قرص اعصاب باید خیلی ارام ارام قطع بشه هیچ وقت ناگهانی قطع نکن من الان قرص می خورم یه روز خسته شدم خواستم قرص را قطع کنم ناگهانی بعد یک روز سرگیجه شدید داشتم به خدا مرگ رو به چشمام دیدم حالم خیلی بد شده بود تو خونه هم با بچه کوچکم تنها بودم دوباره دارو رو شروع کردم من آدم شادی بودم بعد ازدواجم افسرده شدم 

دلم آرامش میخواد همین 

۲سال بود میخوردم،بعد یه چیزی که باعث شد قطع کنم این بود که دکترم یه بار قرصامو عوض کرد،بعد هیچ کدوم بهم نمیساخت،،،منم عقلم نمیرسید از قرصاص ،فقط در این حد بگم که نمردم،خدا خودش میدونه چی به روزم اومد،اشتهام کور شد،ضعف شدید،احساس مرگ و خفگی،،،فشار پایین،هرچی بگم کم گفتم،یهو احساس میکردم دارم میمیرم،تا اینکه رفتمو قرصامو عوض کرد،۱هفته طول کشید درست بشه حالم،دیدم شدم موش ازمایشگاهی،خسته شده بودم،با دکترمم مشورت کردنی میگفت زوده،خودم با بدختی اراده کردمو گذاشتم کناررر،خدا نصیب دشمن ادمم نکنه