لطفا تااخر بخونین و اولش قضاوتم کنین
ازهمون بچگی هرچی میخواستم بخرم دعوا راه مینداخت که واا برای چی تو داری و....درصورتی که واقعا اون چیزی که میخواستم بخرمو نیاز داشتم.و اینم بگم که وضعمونم خوب بودا و بخاطر پولش نبود.راستی مامانمم به سرووضعش نمیرسه اما خسیس نیس و همش پول تو راه غذا و ش.ارژ و اینا خرج میکنه
الانم بخدا یه جوراب میخرم دعوا راه میندازه که توجوراب داری.دوتا جوراب دارم که دو سه ساله گوشه ی خونه دیگه پاره شده بخدا فک کنم فامیل دیگه منو از رو جورابم بشناسن
یک و نیم سال پیش مانتو خریدم و دوتاشال،هنوزاونو میپوشم. چندروز پیش میگم بریم یه شال بخرم خجالت میکشم بااینا بیام مهمونی میگه تو که یه عااااالمه شال داریی میخوای چیکار؟! اینجوری میگه بابامم باور میکنه حرفشو.میگم کدوماا بیار نشون بده ببینم، بعد میره شالای ۵ ۶ سال قبلو که سه تا شال داغونه میاره میگه ایناهاش.میگم بابا اخه ایناا؟؟؟!!!میگه خب میخواستی خوشگلشو بخری و سر کنی میگم باباااااا اگه خوبم بودن و سرمیکردمشون تا الان پوسیده بودن بخدا.توروخدا دیگه بیخیال اینا شو
حتی برام پیش اومده چندنفر غیرمستقیم
گفتن تولباس دیگه نداری بپوشی؟حتی عمم گفته بود به مامان بزرگم که به بهروز(بابام)بگو برای یاسمن یه لباس بخره حالا فامیلا میگن چیزی نداره بپوشه.انقد که لباس تکراری پوشیده بودم اینو گفته بود.عمم اون موقع نامزد بود و بافامیلاش رفت و امد داشتیم مدام.با وجود اینا بازم درست نشده
الانم میخوام برم دانشگاه باید مانتو و کفش و اینا بگیرم. و چون دیگه برای دانشگاه واقعا چیزی ندارم براپوشیدن اینو نتونست چیزی بگه و تعجب کردم اما حسادتشو اینبار یه جای دیگه خالی کرد
بجز خرید میخواستم برم دندونمو هم پرکنم چون دندون جلوعه و خراب شده خجالت میکشم.بابامم خودش برام وقت گرفت گفت میبرمت
دیروز که جایی بودیم میشنیدم که راجب دندون یه چیزایی به بابام میگفت که خیلیی گرونه و الان خریدم داره خیلی زیاد میشه همشون باهم و...
بعد وقتی برگشتیم شنیدم بابام گفت نمیتونم الان هم خرید ببرمت و هم دندون.پول ندارم نمیشه.درصورتی که خودش برام وقت گرفته بود اما مامانم مخشو زد.
الان بخدا بااین دندون خجالت میکشم برم دعا کنین حداقل بابامو راضی کنم ببرتم دکتر
و یه راهکارم بدین که چیکار کنم بااین رفتارش. بابام اصلا زن ذلیل نیست اما تواین مورد مامانم همچین مخشو میزنه که اونم قبول میکنه حرفشو.
منم تا الان چون حوصله ی دعوا مُرافه نداشتم از ترس دعوا هیچوقت مثل همه خرید نکردم و همیشه خجالت کشیدم و حتی از بقیه خرف شنیدم.(جالب اینه باوجود اینکه بخاطر رفتا مامانم خیلییی کمپیش میاد خرید کنم بازم حتی بااینکه بشدت کم میخرم سر اینم دعوا راه میندازه)اما دیگه نمیخوام اینطور باشه
هم کم بخرم و هم دعوا شه.
میخام منم مثل بقیه خرید کنم ازشون نترسم و جلوشون وایسم
نمیدونم چیکار کنم بهم راهکار بدین لطفا راستی اینم بگم که اصلا ادمای منطقی نیستن بابامم بخواد منطقی باشه مامانم تو این مورد خرید نمیزاره و مخش میکنه
دلم واسه خودم میسوزه ازترس دعوا لباس نمیخرم وقتیم یکی میخرم تاچندین روز قبلش و بعدش دعواست غرورم میشکنه بخاطر یه لباس انقد ناراحتم میکنن که گریه میکنم