۴سال پیش با دوس پسرم ازدواج کردم که حاصل این ازدواج یه پسر دوساله است شوهرم از اول بددهن بی تربیت و بداخلاق وشکاک بود من اینقد عاشق شده بودم که هیچکدوم از بدی هاشو نمی دیدیم با خانوادم خیلی جنگیدم خیلی دلشونو شکستم باهاش ازدواج کردم ورفتم ی شهر دور اول هاش یکم خوب بود تا بچه اومد هستید بگم
راستش علاقه ای ب دیدن بچه ندارم از جلو چشمم افتاده یاد کتک هاش میفتم ک منو میزد و همه میخندیدن ازش م ...
برو اول بزرگ شو خودت اون بچه اگه از سر نادونی ترو زده تو احمق اونو به این دنیای بد اوردی تو خانواده ناقص انداختی رفتی مشکل زندگیتم مطمئنا از خودته بلد یستس زندگی کنی تقصیرو گردن کس دیگه ننداز تو که به بچه دو ساله خودت اینقدر کینه داری و شیرتو حلال نمیکنی ببین به شوهر بدبختت چه کردی