2777
2789
عنوان

بیماری روحی همسرم

5390 بازدید | 107 پست

دوسای عزیزم پیشاپیش بخاطرشرکت درتاپیکم ازتون تشکرمی کنم سعی می کنم زودتر تایپ کنم ولی یکم مراعات احوالم روبکنید چون تودوره تزریقاتم دستام یکم سسته وسرعت تایپم شاید پایین باشه واصلا قصد پربازدیدشدن ندارم پست بزارید اگه دوست دارید لایکتون کنم اخربیادبخونیدواینکه اول سعی میکنم تایپ کنم بعدجواب تک تکون گه سوالی باشه میدم وهمین اول بگم شاید به نظرخیلیا رفتارشوهرم خیلی بد باشه من اشتباه بودن بعضی کاراش قبول دارم واصلا زنی نیستم که ناز شوهرم بکشم وهردومون به اندازه کافی غرورمون حفظ می کنیم وشوهرم دوستت دارم پس خواهشا به هیچ وجه به شوهرم توهین نکنید توهین به خودم ازاد😁😁

بفرما خانم جان☺

شما میتونی تایپیکت رو قفل کنی که کسی نظر نده 

یادته میگفتی دوستداری زودتر از من از دنیا بری چون تحمل نبود منو نداری؟چرا خدا صدای تورو شنید ولی صدای منو نه🖤 عهد بستم باخودم  تااخرین نفسم بهبعشت پایبند بمونم،قول میدم سریع بیام پیشت عشقم😞.

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

باشه عزیزم با خیال راحت بنویس.

تو نبودی من چی کار میکردم با غمی که شونمو می‌لرزوند؟..  تو نبودی کی نجاتم میداد؟....کی بهم آرامشو میفهموند؟....  تو نبودی لحظه های سختُ با کدوم معجزه سر میکردم؟!....  تا کدوم شهر پر تنهایی بود دست های خالی و قلب سردم؟.....  چطور میتونی فکر کنی که ممکنه یه روز برم؟   منی که حتی از خودم به 💕 تو💕 پناه می‌برم......به 💕 تو💕 پناه می‌برم....از اون چه فکر میکنی به عشق مبتلا ترم.....    

لایک کن بیام بخونمت

ان‌شاءالله به زودی کاملا درمان میشی ❤

 یه پسر دارم شاه نداره😍 صورتی داره ماه نداره😍از خوشگلی تا نداره😋شاه میاد با لشکرش👑پرنسس ها دوروبرش👸👸واسه دخمل کوچیکترش 👼آیا بدم🤔آیا ندم🤔                              

واصل موضوع

دوستان شوهرم دچار بیماری جنون ادواری البته به نظر دکتر فاطمه

یعنی وقتی عصبی میشه نمی تونه اصلا هیچ کنترلی روی دستاش وزبونش داشته باشه وبه معنی واقعی کلمه مغزش کارنمیکنه تواون لحظله شایدمنو بزنه وکلی فحاشی کنه این تاتفاق توپنج سال که ماباهمیم چهاربارافتاده که وجدانا دوبارش خودم مقصربودم وهرمرد دیگه ای بود هم همینکار رومیکرد اما دوباردیگه...

که اخرین ببار همین دیشب بود ازش انتظار نداشتم تواین شرایط مریضی وخیلی الکی بود بخاطر مشکلات اخلاقی برادرم دعوامون شروع شد

ووسط دعوا شوهرم کلی به خانواده ام توهین کرد بگم توی این مواقع هرچی بخودم بگه خودم کنترل می کنم وبعد ازم عذرخواهی میکنه اما وقتی متاسفانه بحث خانواده باشه نمی تونم وجوابش رو دادم واونم منو کتک زد جوری که زد توگوشم قفل گوشواره خم شد کلا ودعوا وبگو مگو مون ادامه داشت تااینکه اون دستم که رگش براثر داروهای شیمی سوخته روفشارداد که نفسم بنداومدوکلی حالمبعدشدانگار که بعد اون به خودش اومد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792