لطفادلیلشم بگید اگه امکانش هست
اره.یجایی که خیلی اتفاقات بد افتاد برام یه نقطه امید نداشتم
تا حالا نه خدا را شکر، انشاالله پیشم نیاد برام
احتمالا تاپيكت پر از جنجال بشه
من تَو نوجووني مشكلي برام پيش اومد كه همه اعتقاداته و از دست دادم
به خدا كه نه ، اما به خاطر يك سري مسائل يكم اعتقاداتم نسبت به قبل كمرنگ شده
گاهی که تو شرایط خیلی سختی قرار میگیرم و از زمین و زمان بدم میاد و حس میکنم هیچکسو ندارم که به فکرم باشه اینجوری میشم ؛ ولی بعدش پشیمون میشم چون هر وقت احساس ناامیدی کردم و صداش کردم دلمو شاد کرده
من بعد این همه مدت تازگیا خیلی ازش ناامید شدم
با مطالعه یه سری تفکراتم تغییر پیدا کرد یه سری از بین رفت
یه سری هم جدید اضافه شد
ديگه اعتقادات قبلي رو ندارم چون تناقض و خرافات توش زياد ديدم
بله چند سال قبل احساس آرامش و صداقت بیش‌تری تو زندگی دارم نمیدونم آخر این راه کجا میرسه فقط دنبال حقیقت هستم ممکنه بعدا تغییر کنه
من از زندگی نا امید شده بودم در حد خودکشی ولی خدا دستمو گرفت زندگیم عوض شد الانم هر چی میخوام بهم میده واقعا خدا حس کردم
نمیدونم منم تو سختترین شرایط زندگیمم
سالهای سال صداش کردم ولی نمیدونم چرا نشد و چرا حتی نفهمیدم ک چرا نشد
قبلنا یکسره قران و مفاتیح دستم بودولی الان راستش حوصلشو ندارم گاهی بخام حرف بزنم فارسی میگم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
