دقیقا اینطوره
یکی ار همکلاسی های خواهرم ک کارمند بود وارشد نمیدونم خونواده با وضع مالی خیلی خوب و قیافه موجه
ابراز علاقه میکرد ب خواهرم چند وقتیه
بعد ما هر هفته میریم کوه
این هفته ب خواهرم گفتم بهمراه اون یکی همکلاسی هاش بهش پیشنهاد بدن بیاد کوه
اومد یعنی ی روز صبح تا شب باهم بودیم
کلا هم من هم همسرم هم خواهرم هم برادرم دیووونه شدیم از دستش اصلا اخلاق ورفتارش قابل تحمل نبود
از چشمون افتاد وخیلی خوبم شد-بالاخره زمانم زیاد بود ب نسبت -طرف قشنگ خود واقعیشو نشون داد
من دوران اشنایی با همسرم همه جوره تو هر شرایطی سنجیدمش وعالی بود
وواقعا هم الان عالی میشه گفت فوق العاده س از هر لحاظ