بچه ها قصدم از این تایپک پز دادن و یا بقیه چیزها نیست واقعا سردرگمم و دوست دارم اگه راهکاری دارید لطفا کمک کنید
بچه ها من ایران نیستم و آلمان زندگی میکنم ،اگه از خودم بگم من یه دختر خیلی شوخ و شیطون و خلاصه اهل بزن بکوبم یعنی همیشه شلوغی و مهمانی دادن و مهمانی رفتن و به همه چیز ترجیح دادم البته ها این مجردیم بود .
من الان ۳ ساله با شوهرم ازدواج کردم و جدا از اینکه مثل هر زن و شوهر دیگه ای دعوا و جرو بحث داریم عاشق همیم واقعا هردوتامون ولی مشکل اینجاست که من گفتم اهل بیرون رفتن و خرید و این چیزها و شوهرم کاملا یه مرد خونه ای یعنی فقط میره سرکار و خونه همین تا ۲ سالش خوب بود ولی دیدید زن و شوهر کم کم اخلاق هم میگیرند من هم شدم دقیقا شوهرم یعنی اگه کار اداری یا سرکار نباشه اصلا بیرون نمیرم، مهمونیهامون خیلی کمتر شد بدون اینکه خودم بفهمم واقعا منم گوشه گیر شدم متاسفانه اینجا مثل ایران نیست یعنی اگه حواست به خودت نباشه وارد افسردگی میشی
حالا یه چند ماهیه که احساس میکنم هردوتامون افسرده شدیم و دقیقا شدیم خروس جنگی یعنی روزی بیست بار دعوامون میشه ولی نمیتونیم از هم دور باشیم، همو خیلی دوست داریم ولی انگار هرکدوممون وارد یه نوع افسردگی شدیم از اون همه دوستی که داشتیم باورتون میشه الان یه دوست هم نداریم فقط چهاردیواری خونه رو میبینم حوصله بیرون رفتن هم نداریم
واقعا من میخواهم هم خودم هم شوهرمو از این حالت بیارم بیرون و مثل قبل بشیم چون داره رو زندگیمون خیلی تاثیر میذاره متاسفانه اینجا مشاور ایرانی کمه و من المانی ها رو قبول ندارم چون فرهنگشون تو این زمینه با ما خیلی دوره
