با شوهرم دعوام شد گفت برو منم حرصم گرفت زنگ زدم بابام بیاد وقتیرفهمید یه عالمه منو زد از گوشم پردش صدا داد همش میگفت درو قفل میکنم نمیزارم بری بابات غلط کرده بدون اجازه من اومده جلو در اخرش ولم کرد رفتنی دیدم چشماش قرمز شده. و کمی اشک الودو کنار بینیش یه کم خون هست انگار ک من چنگ انداختم ناخواسته بخدا دلم کباب شد رفتنی حالم داغونه توروخدا دلداری بدین
من باید اونی بشم که میخوام, چون یه بار بیشتر زندگی نمیکنم, خدایا خودت کمکم کن...
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟