همین ک گفته صب برو یعنی نرو😉
نروبابابیخیال...
شوهرم امشب سر یه ماجرایی که حال ندارم بگم ظرف ماستو خیارو از تو سفره برداشت پرت کرد به طرف من که توی اشپزخونه بودم اگه تو سرم خورده بود خلاص خبر مرگش ادم شده بود دیگه چیز پرتاب نمیکرد
خلاصه که نمیخوادبری وبه خانوادت استرس بدی
صبح به شوهرم پیام میدم و میگم بخاطر پدر و مادرم که غصه نخورن و دخترمون نرفتم ولی از این به بعد نه باهام حرف بزن و نه کاری داشته باش هر کس خودش کارهاشو بکنه.نظرتون چیه
بستگی به روحیات خودتون داره. مثلا من همیشه شادم و میخندم وقتی ناراحت بشم قهر نمیکنم چون اونوقت ممکنه حتی بدهکارم بشم و مجبور بشم برم منت هم بکشم، همه چی زندگیمو مثل همیشه ادامه میدم ولی دیگه شیطنت و شوخی و خنده را حذف میکنم، شوهرمم اصلا این مدلی دوست نداره. البته این ساده ترینه ها. ولی هیچ وقت مسائلتون را از خونتون بیرون نبر، جز ریز ریز از بین رفتن احترامتون تو اطرافیان سودی نداره.
مگه دیگه حاد بشه و نیاز به بزرگتری داشته باشه.
بازم ببخشید به هر حال مادرشه، یه لحظه جاتو باهاش عوض کن ببین چه حسی داری. خیلی راحت میتونستی با لبخند بگی عزیزم ببخشید منظوری نداشتم. تموم میشد ، کار به وسیله جمع کردن هم نمیرسید.
ببخشید آخرم برای اینکه طولانی شد.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
