چرا وقتی کسی از نزدیکان یا دوستهای آدم متاهل میشه انگار که شق القمر کرده و طوری ژست میگیره برای آدم که حالا انگار به کجا رسیده. یه جوری به آدم میگن : ببین بیست و پنج سالته دیره دیگه یه فکری بکن باید هر چی زودتر ازدواج بکنی انگاری که من میوه ام و الان دیگه نوبر و رسیده ام حیفه که یه مرد از من الان توی این سن استفاده نکنه
اصلا کی گفته مجرد موندن کار بدیه؟ هاااا؟