حالا زیاد از قوم شوهذ هی تایپیک زده شد گفتم اینم بگم.البته خیلی وقته ذفت و امد ندارم باهاشون.ولی میدونم باز ببینیمیوشن همین اشو همین کاسه
خواهرشوهرم تقریبا 27 سالشه.بچم نیس.مجرده.بچه تنها و مجرد توی خونه.
من از وقتی یادم میاد.تا الان.هروقت این بشر شوهر منو میبینه باهاش مثل بچهای دوساله که دارن زبون باز میکنن حرف میزنه.اخ چندشم میشه اخ میترکم.شوهذمم جوابشو عبن خودش میداد مثل بچه ها.بعد چندماه گفتم نکن این کارو حیا کو حجب کو.مگه دخترته مگه زنته.هرکسی جایی داره.شوهرم یکمممم بهتر شد.یکم خوب شد.
تازه پدرشوهرمم هی کوکش میکنه به شوهرم میگه ابجیتو ببوس بعلش کن.ببین چقد گوگولیه.هی اتیشو بیشتر میکنه.هی کاری میکنخ شوهذم باهاش نی نی وار بحرفه.
حالم ازشون بهم.میخوره.