2777
2789
عنوان

مادر و مادر شوهر+صندلی جلو😁

| مشاهده متن کامل بحث + 939 بازدید | 75 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من تعارفم میکنم فقط به مادرشوهرم ولی وقتی مامانم هست خودم جلو میشینم

من همان تنهای همیشه هستم   فقط گاهی یکی هست کنارم  دل گرمش بودم  اما خدا ! اوهم  گاه بی گاه میرود و می آید  دلتنگش میشم  زیاد اما چه کنم  .........
من کلا هر کسی بزرگتر از من باشه جلو نمیشبنم...مادر شوهر ،مادر،خواهر شوهر ،اگرم نشینن منم میرم پیششون ...


مث من😁

دختر قشنگم👩تحصیلاتت📚شغلت🗂پولت💶هیچوقت تصمیم نمیگیرن یه روز صبح بیدار شن و تو رو رها کنن و برن...بچسب به آرزوهات💞💞باور کن پسرا جایی نمیرن😘

من که خودم وقتی اونا همراه مون باشن مستقیم ميرم عقب اونا هم با یه تعارف راضی میشن

خدا جونم مرسی که نی نی منو گذاشتی تو دلم مراقب کوچولوم باش بیمه ی حضرت علی و حضرت فاطمه میکنم نی نی مو خدا جونم هیچکی رو چشم انتظار مامان شدن نذار به همه نی نی بده ممنون يه صلوات برای کوچولوم مهمونم کن

تعارف میکنم هیچ کدومشونم قبول نمیکنن. ولی دیگه ناراحتم نمیشن

من حلیم رو با دارچین میخورم شما دوست داری با نمک بخور یا با شکر بخور. 😂تصورم از بعضی از نی نی سایتی ها پشمک حاج عبدا... هست تو همه تاپیکا پشماشون میریزه ولی بازم پشم دارن برای تاپیک بعدی 🤣🤣🤣🤣. آهای تویی که پاچه میگیری چخه چخه. 

من مادرشوهرم جاری مامانمه واز مامانم بزرگترها. منو مامانم میگیم مامان همسرم بشینه 

ایشون سنشون بالاتره و  عقب ماشین اذیت میشن نمیتونن راحت بشینن

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز