ای جانم.چ تقدیر بدی....دلم داره ازغصه میترکه.اگه منم مث اون خانوم میشدم شوهرم ی لحظه هم دووم نمیاورد.تو بیمارستان من داشتم درد میکشیدم و فریاد میکشیدم شوهرم رو زمین نشسته بود و گریه میکرد ومیگفت خدایا فقط خانومم چیزیش نشه.بچه میشه دوباره اورد اما خانومم فقط ی دونس.مامانمم باهاش گریه میکرد.ای خدا این مصیبت رو حتی قسمت دشمنمون هم نکن...😢😢😢😢😢😔
نه فدات شم تهران نیستم شهرستانم نگران نباش توکل کن بخدا هرچند من خودم دل تو دل نیست ازترس
من دیگه پیر شدم چهرم بچگونست همه فک میکنن ۲۲سالمه ولی ۳۶ .۳۷هستم دیگه جونه درد کشیدنو اظطراب و ...ندارم سر اولی موقع عمل عالی بود ولی نصف شب خونریزی وحشتناک تاصبح تو شکممو فشارمیدادن ۳ تا پرستار گنده مونده فشارای سفت ووحشتناک تمام دست مادرمو گاز زدم از درد مامانم دستشو گداشته بود جلو دهنم جیع نکشم خیلی بدبود الان همش میترسم
چه وحشتناک!! میشه بگیم بعدش فشار ندن چون میگن واقعا درد داره
اون قدر دردنداره گلم من بعد بهوش اومدنم یکبار اومدن فشاردادن درد غیرقابل تحملی نیست
نفرت یکی از مخرب ترین نوع شرایط ذهنی است . نفرت بدن را مسموم میکند و اثرات آن غیر قابل جبران است.نگرانی یکی از بدترین اشکال فعالیت ذهنی ، بعد از نفرت است که عمیقاً خود مخرب است . هیچ چیز در زندگی اتفاق نمی افتد - هیچ چیز - که ابتدا در سطح فکر نباشد. (کتاب گفت و گو با خدا - جلد اول)