پول تو جیبی ک شوهراتون در ماه میده چقده؟

آره مامان منم همین بود هی خرج نکرد قناعت کرد الان غصه اش هست هم کسی ازش قدردانی نمیکنه هم یه روسری 15 تومنی اگه بخره اینقدر حرف از بابام میشنوه که نگو هیچی هم به اسمش نمیکنه بابام اون وقت بابام وقتای اضافه اش به جای دنبال شغل دوم بودن رفت هی کمک پدر مادرش تو زمین مزروعی حالا هم هیچی نداره به جز کمر درد و پا درد با برجی 1700 بازنشستگی باید سر کنه مادرم 

الانم هی به من میگه خرج نکن قناعت کن به شوهرت فشار نیار یا میگفت نه ماشین نمیخواد بخری روش فشار میاد منم هیچکدوم حرفاش رو گوش نمیکنم آخر عاقبتش رو دیدم چی میشه 

پوشك بچه تنها ٥٠ تومن بيشتره تا وسط ماه هم نمى كشه بگو يارانم رو بده و الا مى رم جداش مى كنم  خريد همه چى رو بنداز گردن خودش يه آبنبات هم خواستى زنگ بزن برات بگيره

باورت نمیشه کل پول هزینه بارداری و زایمان جهزیه و خونه هم بابام داده هنوز هم داره پول میده بهمون

من اوایل قانع بود مامانم گفت مثل من نباش بندازش تو خرج

منم دارم انجام میدم ولی زیاده روی نمیکنم

مادرشوهرمم خیلی خرج میندازه رو دست شوهرم دلم میسوزه ولی کوتاه نمیام

من حقوق شوهرم ۵تومنه .البته خودش اینو گفته شایدم بیشتر باشه همه خرجای خونه با خودشه 

بهم ماهی ۲۰۰تومن میده فقط.ولی خب چیزی ام بخوام یا ارایشگاه بخوام برم پول اینارو جدا خودش میده.

برا پسرمم چیزی بخوام بخرم خودش میده پولشو

بله عزیزم هستن افرادی مثل شما من دیدم ولی روش درستی نیست با روشهای درست تغییرش بده مسلما خیلی سخت تغییر میکنه ولی بدون حداقل پنج سال دیگه تغییراتش بیشتر از الانه و بهتر از الان هست 

خب از اول پر روش کردی الان اینجوری میکنه

الان هم میتونی درستش کنی یه کم سیاست داشته باش

اول اینکه دبگه ازش پول نگیر بگو نشستم فکر کردم دیدم من درست خرج نمیکنم پول دست خودت باشه خریدا رو هم خودت انجام بده

هر وقت هم برای خودت چیزی نیاز داشتی  بهش با روی خوش بگو  

اینجوری میوفته تو خرج و قدرتو میدونه 

خوب تقصير خودتونه با همون پولى كه هست برا خودت و بچه ها خرج كن و بهش بگو ديگه نبود برا شما بيشتر پول بده يعنى بچه ها گشنه بمونن؟؟؟ 

بابات هم ديگه كمك نكنه

با اجازه استارتر خانوما من دانشگاه روزانه درس خوندم یه مقدار وام گرفته بودم که قرار بود وقتی رفتم طرح تسویه کنم که ازدواج کردم و اومدم خونه شوهر ورفتم سرکار ولی کل حقوقم رو جمع کردم به شوهرم دادم تا خونه بخریم بعدم که بچه دار شدم و نشستم خونه مشغول بچه داری وقسط های وام رو نتوستم بدم یعنی نداشتم زیر قرض خونه بودیم الان زنگ زدن از وزارت خونه که باید یه جا تسویه کنی وبه ضامنم هم زنگ زدن که از حقوقتون کم میکنیم به شوهرم گفتم جبهه گرفت که نه نمیشه قسط بندی کنن بدم ولی اونام قبول نمیکنن از طرفی دل خودمم شکست که چرا اون وقتی که داشتم جمع کردم دادم به آقا الان ندارم گردن نمیگیره حتی طلاهای دختریمم فروختم دادم بهش الان شما بودید چه جوری این مرد رو قانع میکردید آبرو برام.نمونده 

وا تو توقع کن ازش

مثلا حداقل هر دو ماه یه بار برو لباس بخر بگو کهنه شدن

یا از خوراکی هات کم نکن

یا هر دکتری لازمه برو

من خرج لباس و چیزای دیگه در حد معقول میکنم ولی میندازمش تو خرج پس انداز با اینکه الان شرایط سخت شده و دو سوم حقوقمون میره قسط ولی مجبورش کردم ماشین عوض کنیم که اگه نکرده بودیم الان نمیتونستیم بخریم یا پس اندازش یکم که شد یه زمین قولنامه ایی مجبورش کردم بخره حداقل پولاش سوخت نشه و ارزشش پایین بیاد هی الانم تو ذهنش میندازم مغازه بخره درسته پولمون نمیرسه اصلا ولی اینکه ذهنش مشغول اونه میره دنبال کار خیلی هم خوبه هم ذهنش درگیر مسائل خوب میشه هم پیشرفت میکنه و بعدا ممنونم میشه همیشه