بچه ها من انگشترم رو دراوردم که ظرف بشورم،گذاشتمش کنار کابینت.بعد بچم ازم اب خواست رفتم بهش دادم انگشترو یادم رفت. همینکه نشستم به شوهرم گفتم انگشترم رو کابینت بود برام بیارش. فورا جواب داد که من خونه ی مامانت دیدمش
خب برو ببین هست
والا چی بگم ب ذهنت فشاربیار و ازمادرت بپرس
وا
میخواد بندازه گردن مامانت نبودن انگشترتو😁
گفتم من الان دراوردمش که ظرف بشورم خونه ی مامانم کجا بود. دیدم عکس العملای غیر عادی نشون داد. تمام قاشق چنگالارو ریخت رو زمین. مبلارو پرت میکرد.رفت رو سقف کابینتا میگشت
یاخدا خخخخخخخ خوشش از مامانت اینا نمیاد معلومه کاملا میخواد اونارو از چشمت بندازه
از ننت بپرس
شما بودی شوهرتم اینجا بود درسته؟خب بگو بیاد خانوما نصیحتش کنن.اسمشم آراد بود😉
اخر چکار کرد پیداش کرد برات یا دعوا درست کرد.
قبلا هم گوشوارم نمونده بودش. منم نگاش کردم گفتم بسته. دیدم اومد میزد تو سرم و میگفت من نبردم! اخه این عکس العملای مسخره چراااا
منم قهر کردم گفتم این دیگه گوشواره نیست راحت بگذرم. تو عادت کردی. الانم اومدم خونه مامانم. طلاهای من همش خونه ی مامانم چند وقت یه بار یکیشو میندازم دقیقا همون نمی مونش.بعد میگه کار مامانته.میگم همه ی طلاهام اونجاس
یادت که هست مثلا شوهرت به اسم کاربری آراد تاپیک زده بود باهم بحث میکردید😁
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
