2777
2789

یکی ک بامن همدرد باشه میخوام تو روبیکا حرف بزنیم. من 35 روز میشه زایمان کردم و بدون بچه اومدم خونه بابا بزرگم شوهرم خیلی اذیتم می‌کرد فکر می‌کرد با استفاده کردن از موقعیت من و بچه میتونه هر کاری بکنه منم از زمان عقد تا الان بخاطر زندگیم خیلی کوتاه اومدم از خودم گذشتمو امیدم بچه بود ک دیدم کاملا عوض شد 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

هیچی الان خونه بابابزرگمم.پدرم خودش زندگی کردن بلد نیس من قبل عقدم بخاطر بابام ازدواج کردم ک نبینمش چون زن رو برده میبینه و طور میگ و دوس داره همه رو طبق میل خودش تغییر بده 

. الانم پشت شوهرمه و شوهر احمقم بخاطر گوش دادن ب حرف پدرم و پدرش زندگی رو ب اینجا کشوند

انقد دهن بین بود حتی اسم بچمونو ک انتخاب کرده بودیم نزاشت و گفت مذهبی میزارم اونم بخاطر حرف پدرا. منو نادیده گرفت و رفت اسم بچمونو بخاطر حرف اونا علی گذاشت با اینکه اسم عمو و پسرخاله اون و پسرخاله من علیه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حوصلم سر رفته🥴

mmm99m | 41 ثانیه پیش

💜

پشمک_قانوم | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز