(توی عقدیم) خانواده شوهرم ب شدت از شوهرم سو استفاده میکنن و هر کاری دارن توقع دارن این انجام بده
باباش ماشین داره ولی تو خونه میشینه شوهرم با موتور باید میرفت خواهرشو از مدرسه میبرد خونه و کلاس و اینور و اونور...
مدرسش تموم شد دختر بزرگ دوباره رفته سرکار ب شوهرم گیر دادن ببر و بیارش...
مساله جالب اینچاست شوهرم کوچکترین چیزی ازشون بخواد یا ب خواهرش بگه میگن ن، انجام نمیدن و در اخر میگن خودش پدر و مادر داره ب تو چه نظر میدی
من چیکار کنم شوهرم بفهمه خر حمالشون نباشه؟
شوهرم دلشه انجام بده اینکارو
ولی امکان نداره بزاره من واسه خانوادم کاری کنم.
ی کار هم کنم مدام میگه و ...
در مورد جمله ی آخرت خواهرانه بهت بگم :
اینو متوجه باش که قرار نیست که حالا که شوهر شماست ، تمام روابط قبلی از پدر و مادر و خواهر یادش بره.
این یه اصل کلی هست
وقتشو انقد پو كن وقت سر خاروندن نداشته باشه چه برسه به اينكه خدمات اضافى بده به بقيه،زيادم حساس نباش ميريد خونه خودتون تموم ميشه اينا
نطر من اینه ک کاریت نباشه در نهایت تو آدم بده میشی ک با خانوادش لجی!
بزار انجام بده و سعی کن باهاش کنار بیای چند وقت دیگه میری سر خونه و زندگیت راحت میشی
شوهر منم اینجوریه بعد از شش سال تازه یه کوچولو تغییر کرده بعد از کلی حرص خوردن من
حالا یه خواهر رسوندن خیلی هم سواستفاده نیستااا!!!به نظرم شما چیزی نگی بهتره !
و اینکه دقیقا منظورت کدوم حرف شوهرت بود
یه دفه که نمیشه بخواهی روال قبلشو بزاره کنار بهش بگو همون جور که برای خانوادت انجام میدی منم میخوام به خانوادم سرویس بدم و مانع شدنش معنی نداره اگه میخواد مانع باشه پس اونم نکنه برای خانوادش !اینجوری تعادل هست
به نظر من حمالشون نیست
وظیفشه .... خواهرشه
خانواده همینه
من که همیشه شوهرمو به خدمت به خانوادش تشویق میکنم
رفتار متقابل اونا هم مهم نیست
با اینکه مطمئنم شما از تمام جزییات خبر ندارید
بالاخره باهمن و قطعا اون بندگان خدا هم کار هایی برای پسرشون و برادرشون انجام میدن
ن عزیزم این ی نمونشه . من و شوهرم ی جا شاغلیم. براشون بی غیرتی نیست من تنها بمونم ساعت 10 شب . ولی اون تنها بره خونه بی غیرتیه . بعدم باباش تو خونه بیکار میشینه . پدر مادرش وظیفه دارن اینکارو کنن ن شوهر من
واقعا من برام سو اله...چراشوهربایددربست دراختیارزنش باشه...خودش راضی هست..چیکارش داری عزیزم..خانوادشه دیگه پدرمادر
عزيزم تا وقتى عقد هستى صبورى كن خداى نكرده حرفى مى زنى مساله بزرگ ميشه به ضررت ميشه . وگرنه منطق اينه كه كارشون درست نيست. من يكى از دوستام عقد كرد خواهرشوهر مجرد هم داشت اونقدر تو زندگيش موش دواندند كه باعث طلاقش شدند .
