باپدرم‌محترمانه رفتیم خونشون بایک جعبه شیرینی.پدرم گفت طاهره خانم قضیه این دعاچیه و اینی که نبات دادین دخترم خورده و مریم خانم گفتن موهاشو بیاره برای چیه مادرهمسرم خیلی بد نگاه کرد‌بعدش گفت نبات نذری بوده منم دادم دخترتون خورده کی گفته دعا اصلا دعا چی هست ینی خداشاهده هنگ کردم بعدش همسرم گفت ای چ حرفیه میزنی خانم چرا چرندمیگی خاهرشون گفت من گفتم موهاتو قیچی کن کی گفتم چرا دروغ میگی منم گفتم خداخودش شاهده دیروز شمانبات دادین و گفتین بخور برای اینک دعات نکنن و زن داداشم میخاد تو جدابشی وحتی مریم خانم‌پیام داده بهم بعدش گوشی رو گرفتم ونشون دادم
خب😆
خاهرهمسرم گفت من داشتم باهات شوخی میکردم پدرم گفت این چه شوخیه ک باموهای دخترم سروکار داره .بعدش همسرم ب پدرم گفت فکرنمیکردم دخترتون مسایل زندگیمون رو بیاد به شما بگه و خاهر ومادرم هرچی گفتن به صلاح خودش بوده چون گفتیم ازدشمنا درامان باشه
پدرم گفت ماازاین مسایل نداشتیم واین غیر طبیعیه برای ما .مادرهمسرمم خیلی تندبرخوردکرد که هنوز۷روزه عروس مایی و داری بهم اندازی میکنی مااشتباه کردیم به فکر توییم وگرنه دعا برات بگیرن تا زندگیت بهم بخوره
حالم بهم میخوره از تهمت درباره ی دعا
اسفند دیدیم دود میکنن وتخم مرغ میذارن روش برا چشم زخم اینا ندیده بودیم.من شنیدم سرعقدنبات نیذارن توشورت عروس بعدمیدن داماد بخوره برا مهر وعلاقه😷😷😷
😲😲😲😲😲
چه پدری هزارساله بشه
پدرم گفت اگه دنبال این مسایل دعا هستید ک مااعتفادی نداریم وبخاین اول زندگی رو بااین چیزا شروع کنید پس راهمون جداست چون نه ازاین موردا ماداشتیم‌نه اعتقادداریم نه شنیدم همسرمم گفت برای صلاحش بوده اگه این طوری میخاین ماحرفی نداریم.مااومدیم ولی رفتیم‌حرم اقا امام رضا(ع) واگذارشون کردم به خدا و اقاامام رضا(ع)
حالا دعا هم گرفته باشه چیز بدی که نبوده در راستای حفظ زندگیت بوده خیلی گنده اش کردی با بابات رفتی سرشون
من‌متهم شدم ب خبرکشی ولی ای خبرکشی نبود توتاپیک قبلی دوستان گلم راهنمایی کردند ک خیلی موثربود ازتون‌ممنونم
استارتر آخرش به چ نتیجه ای رسیدید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
