اگه چیزایی که میگی راست باشه بجایه تو باشم یه روزم نمیمونم تو اون خونه!
منم شوهرم دیوونه کرده بود یک سال درگیر همین ترسا بودم الان دیگه نه ولی ته وجودم یه ترسی دارم بازم...
من پوست انار خشک شده رو با اسفند سوزوندم ایت الکرسی وچهار قل خودنم بعدش چن وقت حس کردم دیگه چیزی نیست
من اگر ببینم قطعا سکته میکنم قطعا...
چون فقط از چنتا جابه جا شدن وسایل دیوونه شده بودم بعدش من عادت دارم اگه بخوابم و یکی بهم نگاه کنه خود به خود بیدار میشم همش تا صب از خواب میپریدم دیگه جوری شده بود که دلم نمیخواست بخوابم صب تا شب 4ساعت میخوابیدم کلا بعد از اذان صبح راحت میشدم دیگه از خواب نمیپریدم نمیدونم چی بود
شوهرم تو آینه ی بوفه دیده بودش برام تعریف کرد من که حرفش رو هی میزدم همه چی بدتر میشد