گناه من چیه که شوهرم نمیخواد با من باشه

عین مرگ تجدریجی میمونه من خودم دارم نفس میکشم ولی درواقع مردم خیلی وقته مردم ولی دهن اونو دخترارم سرویس کردم رفتم دنبال طاتقو اینا ااان خیانت نمیکنه و سر براهه ولی از نظر جنسی خیلی دوریم ازهم ولی اون محبت زیاد میکنه

کاراشو یادت بیاد یه لحظه پیش خودت فکر  کن چرا شخصیت خودتو خورد کنی واسه کسی که همچین حسی بهت داره همچین حرفی زده همیشه اینا ند نظرت باشه به خودت به غرورت شخصیتت احترام بزار

بچه نداشتن این حالت رودرمنم ایجادکردهمه اینایی که میگی به شدت بهش وابسته شده بودم واون دایم فاصله میگرفت ولی من خیلی مغرورم پسم میزددیگه تواون موردسراغش نمیرفتم ولی میفهمیدم قشنگ احساس راحتی میکنه وعین خیالش نیست خداشاهده هرشب بالشم خیس بودازاشکام الان بجه دارم حسرت اون روزارومیخورم دورازجون شماخاک برسرم چرانرفتم به علایق خودم برسم وپیشرفت کنم

[QUOTE=63140393]اینکارا روح سالم میخواد اعتماد به نفس میخواد بابا من دارم میگم هیچی نیستم  دارم میگم امشب توخیلی خودتو باختی بابا!!!میخوای ادامه بدی تاکی؟همینحوری بشینی حرص جوش بخوری ده سال بودی چند سال دیگه هم اینجوری باشی؟تو همین الانشم اکنو نداری حداقل برو ببین تو نبودت پشیمون میشه؟ی حرکتی بزن...بببن این تو همه ادمها طبیعی هست هرچقد کسی کسیو بی محل بکنه بدتر نسبت بهش حریص میشه

منکه سه ماهه قهرم

ولی هرچقدر من نشون میدم اونو نمیخوام اونم دو برابرشو نشون میده!! البته تنها نیس... دوست دختر گرفته

از بعد از جدا شدن  يه مدت اذيت ميشي ولي كم كم عادت  ميكني دور از جون مرگ يه بار شيون هم يه بار ، وقتي دوستت نداره و ميخواد جدا بشه و خيانت ميكنه براي چي اينقدر خودت رو كوچيك ميكني؟؟ بهتر كن بچه نداري راحت تر ميتوني تركش كني

ینی جدا میشدی؟

من واقعااحساس اضافه بودن میکردم توزندگیش ذره ای براش اهمیت نداشتم خداشاهده بازارجسبیده به خونمون بودبهش گفتم بریم اونقدردلموشکست که چقدرگریه کردم بعدش دیگه خودم میرفتم بیرون وخریدوهرچی الان میبینم اشتباه کردم چراهرجابودم به موقع برمیگشتم که سرساعت غذام اماده باشه جرااینقددددردرخدمتش بودم

تا وقتی اون هست همینه داره خلا عاطفیشو با کس دیگه پر میکنه

اشتباه منونکن وقتتوبه صورت مثبت پرکن برای اون هم همسرخوبی باش 

اوم اره😿

جدایی نه منظورم درس خوندن سرکارفتن بوداخه ماهمکلاسی بودیم توی دانشگاه