خیلیییه
از یه شوهر بی فکر وبی مسئولیت بگم یا...ماکرجیم
شوهرم دو ماه پیش بادوستش میرن ازساوه مواد بیارن ..گل..توو راه گشت هی آزیرمیزنه میگه ک وایسن ساعت 2شب اینا فرارمیکنن ازماشین میپرن بیرونو وهرچی داشتن خالی میکنن
بعد ماشینم میفرستن پارکینگ
فردای اون روز شوهرم میگه ک برم ماشینو سرقتی اعلام کنم چون ماشین ب اسم منه...
بابای شوهرمم به شوهرم میگه فرارکن برو ترکیه
من بدبختم به زور میفرستن بایه بچه1ماهه کلانتری
میرم اونام میفهمن ماشین سرقتی نبوده منو میخاستن بندازن بازداشت بابچم تنهابودیم
خلاصه الانم نمیتونیم بریم خونمون چون شوهرم تحت تعقیبه خونه مادرشوهرمم اونام هی فحش وبدوبیراه میگن ک ازاینجابرم این یکیش