بچه ها دیگه میخوام طلاق بگیرم بهش گفتم طلاق 😔 مشکله من اینه ک چند روز ک میگذره حالم بد میشه با اینکه میدونم اون بدردم نمیخوره اما نمیدونم چرا فکرو خیالای منفی و دلتنگی باعث میشه رفته رفته حالم بد شه بهم راه کار بدین چیکار کنم که کم نیارم... همش میگم اگه طلاق بگیرم اگه برا زن بگیره با زنش ببینمش اگه اگه... اما اون خوهراشو و اعتیادشو همه رو به من ترجیه داد ... یادتونه تو تاپیک های قبلی گفتم وابستس به خواهراش بخاطرشون بهم دروغ میگفت و زیر زیرکی با اونا کاراشو انجام میداد منو میپیچوند اعتیاد به قرص هم داشت.....؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اهان عقدین ، عزیزم پس تمام تلاشت روبکن مشاور کتاب محبت و... ، اگه نشد طلاق بگیر نزار بری زیر ی ...
روزی 12 تا قرص میخورد خانوادش که عینشونم نیس چون واس پادویی و تیغیدن میخوانش من خودمو کشتم ترکش بدم الان رسونده روزی 1 ولی قدر ندونست قرار بود مستقل شه فک میکردم شده اما فهمیدم تمام این مدت زیر زیرکی با خواهراش هماهنگ بوده خیلی دروغا گفته 😔 مشاوره نمیاد هرچیم قول میده دروغه محض
همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
مادرش 2 ماه بعد عقدمون فوت شد باباشم ازینا بدتر اصلا قابل اعتماد نیستن همشون باهم هماهنگن باباش یادش داده بود ازم آتو بگیره بعده عقد اومده بودن خونه قدیمیمون و محل کازم و همه جا تحقیق کردن که یه چیزی ازم در بیارن آبروم پیشه همه رفت همه فکردن من کاری کردم که اینا اومدن بعد عقد تحقیق ولی هیچی نتونست گیر بیاره هیچی چون کاری نکردم تو مجردیام😔
ب نظر من جدا شی بهتره ولی بهش یه فرصت دیگم بده اگع اوکی نشد اقدام کن خواهرانه بهت میگم... چون خودتم میگی خانوادش اینجورین پس ملومه خوب نیستم و درآینده ضربه میخوری ..
دخترم جون دلم جوری بزرگت میکنم ک نگی کاش پسربودم...👸