اونایی که شوهراشون بی احساسن بیان بگن چیکار میکنن من که فقط حرص میخورم اگه بلو نیست ابراز احساسات کنه چرا پس بلده برا دخترمون اگه بلده چرا بمن حتی یه دوست دارم خالی نمیگه
خدانکنه ....هر کی یه مشکلی داره پس من فکر میکردم فقط مشکل من دارم با شوهرم
کاش مثل روزای اول بودیم یه عشق داغ اما حالا چی مونده ازش اونقدر خانوادش اذیتم کردن و طرف اونا رو گرفت به ناحق که از چشمم افتاد الان فقط داریم از روی عادت از روی اجبار بخاطر بچه ادامه میدیم
من که دیگه مطمنم دوسم نداره فقط دنبال فرصته ازم دور باشه کاش دخترم نبود راحت کارو تموم میکردیم
من رفتارای خودش باعث شد به اینجا برسم با مامانش خیلی مشکل دارم از لحاظ ظاهری مثل سیبیه که با اون دو نصف شده باشه و رفتاری هم به شدت منی که از مامانش متنفرم چطور میتونم اونو دوست داشته باشم تازه به شدتم طرف مامانشو میگیره
همون هفته اول که عقد کردیم به تحریک مامانش دختر بودن منو ازم گرفت به اجبار تا هر بلاییخواستن سرم بیارن و من نتونم جیک بزنم من دیگه چطور میتونم تو رابطه هام دل خوشی ازش داشته باشم کاش یکم بیشتر به من فکر میکرد
ما مشاوره زیاد رفتیم الان داریم نیریم پیش درمانگر جنسی اخه داشتم میرفتم برای طلاق ترسید واقعا انگا ...
عزیزم مشاوره کمکتون کرده ماهم واقعا قصدمون طلاقه ینی این خواسته همسرمه وتنها راهم مشاوره هس ک هردومون بشینیم دوباره ازنوشروکنیم ینی همه چی به نتیجه و راهکار و نظری ک مشاوره میده بسته ااس
مگه دست اونه که بگه نه؟! چرا خانوما همش منتظرین همسرتون شروع کنه یا اگه بگه نه شما دیگه کنار میکشین؟ من خودم بیشتر اوقات شروع کننده هستم. من چند سال هست که نمیزارم همسرم تو خونه لباس بپوشه! همینکار باعث شده تا من همیشه تو رابطه برتری داشته باشم. مهم نیست که اون میخواد یا نه. مهم من هستم. از رابطمون هم کاملا راضی هستم.