به خاطر اذیت و آزارهای خانواده شوهرم دارم میرم جای دیگه برای زندگی خونه ام چسبیده به خونه مادر شوهر و برادر شوهر و خواهر شوهر خسته ام کردن و در آخر شوهرم گفت بریم خونه مو دادم رهن و الان جای دیگه رهن کردم و الان تنها با دوتا بچه کوچیک برای اولین بار دارم میرم مستاجرش البته رهن کردم و الان دارم استارت خونه سازی تو جای دیگه هم میزنم یکی دو سال باید مستاجر باشم تا خونه ام آماده بشه. حس خیلی بدی دارم.
به چشم یک تغییر مثبت بهش نگاه کنید پراز حس خوب میشید
تحمل کن عزیزم ان شاالله بزودی میری خونه خودت همینکه از مادرشوهر اینا دور شدی خیلی بهتره
چرا حس بد
باید الان خیلی خوشحال باشی که شوهرت باهات همکاری کرده دارید از پیش اونا میرید
آره خیلی خوبه خونه ام ویلایی بود خیلی خوب و دلباز و شیک بود تازه کلی هزینه کردیم براش اما واقعا داشتیم اذیت میشدیم
مامان و بابامم این وسط رفتن با خانواده داییم مسافرت با اینکه شرایط منم میدونست با اینکه من تو همه کارها خیلی هوای مامانمو دارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
