دیروز همسرم بهم گف جاری بزرگم که نزدیکه چهل سالشه زنگ زده بهش و گفته یه سر بیا خونه ما میخوام راجب یه موضوعی باهات حرف بزنم.همسرمم رفت برگشتنی خیلی ناراحت بود ظاهرا جاریم به یه شماره تو گوشی همسرش مشکوک میشه و زنگ که میزنه میبینه یه خانومه. جاریم به یه زن مطلقه که از آشناهای دورشون هس مشکوکه .چن وقت پیش هم جاریم فهمیده بود برادرشوهرم با اون زنه در ارتباطه و کل فامیل هم فهمیدن بعد اون زن ازدواج کرد و از شهر ما رفت و حالا ظاهرا دوباره با هم در ارتباطن.جاریم از شوهر من خواسته کمکش کنه اسم و آدرس اون شماره رو پیدا کنن و چند بار هم برادر شوهرمو تعقیب کنن اما همسر من میگه میترسم اگه داداشم بفهمه از دست من دلخور بشه.به نظرتون کار درست الان چیه؟
همسرت کمک جاری ت کنه
چ مردا خراب شدن خاك تو سرشون
داداشش وارد لشه جالب نیس خود جاریت بره دنبالش
کمکش کنه
اگه شوهرش بفهمه که اینا فهمیدن شاید قبحش بریزه
از طرفی ام اگه نگن که خانومش بنده خدا هرروز میمیره
کاش میشد خانومش یه بار باهاش منطقی صحبت کنه
به پدر مادر همسرت بگید نه همسر شما
کار درست اینه که طرف حق بگیره بره ببینه اوضاع از چ قراره برادرشوهرت اگه کاری کرده حق ناراحت شدن نداره
جاریتون اگه میتونه از خانواده خودش کمک بگیره
رابطه ی دوتا برادر بهم میخوره
برادرش ناراحت میشه که بشه
همسرتون بهش کمک کنه بزنه تو سر داداشش بگه بشبن سد زندگیت
کمکش کنه زندگیش رو نجات بده خود شوهرت با زنه حرف بزنه
جاریت خیلی باهوشه که از شوهر شما کمک خواسته!!
کار درست اینه که آبروی جاریت رو این جا بردی
یه کم راز نگه دار باش گلم
بنظرم دخالت نکنید .منم یه خیانتی رو خبر دارم از نزدیکانم ولی به هیچکی نگفتم
با کارآگاه بازی ک چیزی حل نمیشه
خانمه زحمت بکشه بره مشاور
و با کمک مشاور موضوع رو حل کنن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
