هیچ حسی بهش ندارم. هیییییچی. نه دلتنگش میشم نه بهش زنگ میزنم نه حپصلشو دارم نه دوس دارم بیاد نزدیکم.نه از غذا خوردن باهاش لذت میبرم نه از تفریح رفتن. و هررررکاریم میکنم تو رابطه باهاش ا ر ض ا نمیشم. از لحاظ مالیم هیچ نیازی بهش ندارم،هیچی. به نظرتون ادامه ی این زندگی به صلاحه؟ البته من یه بچه دارم
شما زنی. کدوم زنی دلش میاد یه استکان از سرویسش کم بشه چه برسه ب اینکه هرررررچی تو زندگی درست کرده بذ ...
درست میگی زنها معمولا به این راحتیا به جدایی فکر نمیکنن بازم خوب شرایطتو بسنج ببین بعد از جدایی حالت بهتر میشه؟ طاقت دوری بچه تو داری؟ مشکل مالی هم که نداری اگه واقعا تحملت تموم شده زودتر یه تصمیم قاطع بگیر عمرمون همینجوری داره میگذره
درسته که تو بزرگسالی نمیشه رفتار کسی رو تغییر داد ولی میتونی یه سری مسایل رو بهش یاد بدی، مثلا بهش بگو که دوست نداری تو جمع بهت بگه آشغال حتی به شوخی اگه گفت ناراحتی تو نشون بده کسی که میگی برات میمره سعی میکنه تغییر کته