اینقدر این مدت اخیر بدی دیدم از شوهرم که وقتی محبت میکنه بهم میترسم باورتون میشه؟ از طرفی میگم خداروشکر دعاهام نتیجه داد همسرم داره اهل و عاقل میشه از طرفی میگم وای نکنه اینعا همش نقشه باشه برای پنهانکاریش؟ مهربون شده باهام میگه مظلوم میشی خیلی بیشتر دوستت دارم ... باورش کنم ؟ چجور باهاش رفتار کنم؟ راهمو گم کردم انگاری
خیانت کرد با یه همکار متاهلش دم کنکورم خیلی حالم بد بود قبول نمیکرد زنه رو با خونوادش زوری دعوت میکر ...
سعی کردم به شوهر زنه چیزی نگم اما خودش بی خیال نمیشد هرروز میگفت چرا ازم جداش کردی چرا و تا ۶ ماه بعد فهمیدن من رابطشو ادامه داد شدم عین مرده های متحرک یکسال درس خوندنمو از دست دادم همش رو مبل خواب بودم به گه خوردن افتاد ولی هیچ وقت حس من برنگشت