سلام بچه ها خوبه نی نی سایت هست که درد دل کنم دلم خیلی گرفته .فردا عیده همه میرن خونه بزرگتراشون مادرشوهرم از شهر دور زنگ زده میگه فردا عیده بیاین ولی مامانم دو قدم فاصلمونه اصلا یه تعارف نکرد که بریم خونشون .منم شوهرم جوریه بدون دعوت جایی نمیره .الانم شوهرم میگه چرا بابات اینا نگفتن فردا بیاین مثلا عیده ها☹منم گفتم اونا زیاد حوصله مهمون ندارن شوهرم گفت تو بچشونی مهمون که نیستی .خیلی خجالت کشیدم .حالم گرفت .مامان و بابام خیلی خوبن خدا سایشونو از سرم کم نکنه خیلی کمک حالمون هستن ولی مامانم اصلا حوصله نداره زیاد
منم دلم گرفته
عه وااا عیده دیگه شما باید خوتون برین عید دیدنی ن اینکه دعوتتون کنن بیاین عید دیدینی خونمون
عه آخه چرا ؟ خوب وقتي ميخوايد بريد خودت برو كمكش
عزیزم به شوهرت باید میگفتی. خونه پدر مادر که دیگه دعوت نمیخواد که بعدشم عیده شما باید دیدن بزرگترا برید
توام میگفتی لابد کار داشته.
حالا که میریم پیش مادر تو کلی خوش میگذره.
دلمم براش تنگ شده لابد اونم چشم انتظار همین عید بود. لابد مامانم فکر کرده دیگه میریم اونجا بهمون چیزی نگفته و چقدرم خوب.
ولش کن این مسائل ارزش نداره که روحیه تو خراب بشه.
كار بدى كردى به شوهرت گفتى مامانم حوصله مهمون نداره ديگه عيده همه ميرن خونه پدر و مادر دعوتى نيست كه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز