2777
2789
عنوان

حاضرجوابی به خانواده شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 2371 بازدید | 85 پست
 من ک از اول جایی لازم بود جواب دادم نذاشتم سوار سرم بشن. از بس ک دوستم از جواب ندادناش مینال ...

من بخاطر شوهرم هیچیشون نمیگفتم بعد گفتم مگه اونا احترام شوهرم نگه میدارن ک من نگه دارم شوهرمم گفت برو بزن با خاک یکسانشون کن فقط نیا سر من غر بزن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من بخاطر شوهرم هیچیشون نمیگفتم بعد گفتم مگه اونا احترام شوهرم نگه میدارن ک من نگه دارم شوهرمم گفت بر ...

 اتفاقا به خاطر ارامش شوهرت باید جواب بدی ک بعدش نریزی تو خودت و اوقات خودت و اونو تلخ کنی. چون خدایی بعضی حرفا ارزش حرص خوردن نداره کن تو پاچش خنک شی تمموم شه

در جهانم همه چیز نیکوست  
اینم بگم اوایل این مدلی نبودم اماچون برخورداشونو دیدم این مدلی شدم

منم اینجور نبودم.بخدا تمام ظرفا رو میشستم،گردگیری میکردم,خداشاهده برای مهموناشون غذا میپختم

خلاصه بپز و بشور و بساب....

ولی کم کم متوجه شدم که منو با کلفتشون اشتباه گرفتن،بعدشم قدردان نبودن..

اون جاریم دست بخ سیاه و سفید نمیزد,احترامش هم بیشتر بود..

منم دیگه هیچ گاری نکردم.دست به هیچ چیز نزدم 

نیکی چو از حد بگذرد،،نادان خیال بد کند..
یعنی بهتره کار نکنیم؟

بستگی به رفتارشون داره.اگه ارزش دارن و قدردان هستن و سواستفاده نمیکنن,جون هم بدی براشون کمه.

ولی اگه از خدا بیخبر باشن و قدر ندونن،دست ب چیزی نزن

نیکی چو از حد بگذرد،،نادان خیال بد کند..
منم اینجور نبودم.بخدا تمام ظرفا رو میشستم،گردگیری میکردم,خداشاهده برای مهموناشون غذا میپختم خلاصه ب ...

من نه در حد ظرفای شام که خودمون مهمون بودیم.

در جهانم همه چیز نیکوست  
بستگی به رفتارشون داره.اگه ارزش دارن و قدردان هستن و سواستفاده نمیکنن,جون هم بدی براشون کمه. ولی اگ ...

آدمای خوبی هستن وقتی هم بخام کاری کنم کلی تعارف میکنن و نمیذارن. منم همینطور وقتی میان خونم نمیذارم کار کنن

در جهانم همه چیز نیکوست  
منم اینجور نبودم.بخدا تمام ظرفا رو میشستم،گردگیری میکردم,خداشاهده برای مهموناشون غذا میپختم خلاصه ب ...

عین منی منم دیگ نمیرم خونشون رفتنیم هیچ کاری نمیکنم جاریم ظرفارو هم میشوره یکبارم نمیگم بذار کمکت کنم.اولاش چقد گیجو ساده بودم من کار میکردم اون میشست گرم میگرف ولی الان برعکس شده از جامم بلند نمیشم. وقتی باردار بودم  (ماه هشتم)مادرشوهرم منو چن بار از سر سفره بلند میکرد ک برو فلان چیزو بیار قرص بیار دردو زهرمار بیار بخورم حلالش نمیکنم 

گروه آبی تاعید ۱۰ کیلو کم میکنم وزن اولیه:۷۶ وزن هدف:۶۶ تاپیک بامداد خمار
اونطوری ک میشی قهر قهرو


نه دیگه، اتفاقا من معذرت خواهی میکنم میام بیرون که همسرم همچین رفتاری کرده، خونه اونا خوبه منم

زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش می‌رود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید  که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند، از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز