از وقتی تو گوشیش دیدم که رفته تو یه کانال که زنهای صیغه ای رو معرفی میکنن از دستش ناراحتم بهش گفتم که تو گوشیش دیدم گفت من نمیخواستم عضو کانالش بشم نمیدونم چطوری شده شاید دستم خورده وگفت تو یه گروهی تبلیغات این کاناله بود من فقط از کنجکاوی رفتم توش ببینم چطوریه ولی نمیخاستم عضوش بشم. ولی من از اون روز اعصابم خیلی خورده وحالتهای افسردگیم دوباره برگشته آخه من افسردگی دارم و دارو مصرف میکنم حالم خیلی بهتر شده بود ولی دوباره همش بغض دارم همش گریه م میگیره از این دنیای حال به هم زن همیشه فکر میکردم شوهر من با بقیه ی مردا فرق داره اما میبینم همه ی مردا مثل همن بدم میاد ازشون که انقدر دنبال مسایل جنسی هستن.
دست خودم نیست من وقتی یه ناراحتی برام پیش بیاد از ذهنم بیرون نمیره همش میاد تو ذهنم روی همه جنبه ای زندگیم تاثیر میزاره همش ولو هستم نمیتوانم.نم پاشم کارآمو بکنم حوصله ی پسرمم ندارم زیادی تحت تاثیر شوهرم هستم دلم نمیاد اینطور باشم ولی دست خودم نیست
زندگی بهم ثابت کرده هیچ کاری از هیچ کسی بعید نیست زیاد رو شوهرت تمرکز نکن زندگی همینه البته میتونه فقط صرفا یه حس کنجکاوی باشه من خودم چن بار عضو شدم صرفا واسه اینکه ببینم اعضاشون کیان و چجورین بعدش اومدم بیرون شوهرتم که مرده کنجکاویش بیشتره مطمعنا قصدی نداشته عزیزم سخت نگیرررر خودتو واسه چی عزاب میدی اخه
لیلی ترین لیلای این شهرم/مجنونترین مرد جهانم باش/ گفتی که من ماه تو هستم نه؟/ پس بیش از این ها آسمانم باش....
دست خودم نیست من وقتی یه ناراحتی برام پیش بیاد از ذهنم بیرون نمیره همش میاد تو ذهنم روی همه جنبه ای ...
خب عزيزم برو تو هيستوري تل گرام همسرت ببين چقدر از حافظه اش ماله اين كاناله اگه كم بود بدون ك درست ميگه و اگه زياد بود بدون دروغ ميگه و خيلي وقته تو اين كاناله و يدفعهاي نيست
❤️ الهي و ربي من لي غيرك ❤️ 💙پروردگارا بغير از تو كسي را ندارم 💙