2777
2789

یه حس ترس آمیخته با دلتنگی و ..... دارم

بدجوری به بودنشون عادت دارم. 

واسه تفریح رفتن باغمون با مادرشوهر و خواهرشوهر و...

هرچی التماسش کردم بریم هیئت قبول نکرد گفت باید به درختا آب بدم.

از ۳ بعدازظهر تا الان تنهام. بدجوری دلم گرفته


سنگ گران در دست ایام مغلوب آب نرم میگردد سرانجام

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چزا تو نرفتی عزیزم ؟

ترس از بیرون رفتن از خونه دارم !!!!،ترس از جواب دادن و بحث کردن دارم !!!ترس از تو اجتماع و توجمع بودن دارم !!!پشتکارم اصلا خوب نیست هر کلاسی که میرم یک ماهه ولش میکنم !!                                              ترسامو مینویسم که یکی یکی بهشون غلبه کنم ان شاالله برام دعا کنید خیلی خسته شدم دیگه                   خدایا قبلا صدامو میشنیدی و کمکم میکردی نمیدونم چون از ته دل دعا میکردم قبول میکردی یا چون بنده خوبت بودم میدونم الان بد شدم ضعیف شدم ولی تو رهام نکن بازم هوامو داشته باش اخه بدون تو اصلا نمیشه 🙌🙌🙌🙌🙌🙌🤲🤲🤲🤲🤲🤲

به منم خیلی اصرار کرد باهاش برم. منم راستش حوصله نداشتم. دلم هیئت میخواست. گفتم من نمیام . دوست دارم چند ساعت تنها باشم.

اولین شبیه که دخترم کنارم نیست😔😔😔 دارم میمیرم از دلتنگی. قرار نبود شب بمونن😔

خدا صبر بده به مادرهایی که جدا شدن از فرزندشون😔😔😔

سنگ گران در دست ایام مغلوب آب نرم میگردد سرانجام
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز