زود بزرگ نشو مادر. کودکیت را بی حساب می خواهم و در پناهش جوانیم را زود بزرگ نشو فرزندم قهقهه بزن ، جیغ بکش ، گریه کن ، لوس شو ، بچگی کن ، ولی زود بزرگ نشو تمام هستی ام .آرام آرام پیش برو ، آن سوی سن وسال هیچ خبری نیست گلم. هرچه جلوتر می روی همه چیز تـندتر از تو قدم بر می دارد. حالا هنوز دنیا به پای تو نمی رسد از پاکی . الهی هرگز هم قدمش نشوی هرگز! همیشه از دنیای ما آدم بزرگ ها جلوتر باش ، یک قدم ، دو قدم ، ولی زود بزرگ نشو مادر.آرام آرام پیش برو گلم. آنجا که عمر وزن می گیرد دنیا به قدری سبک می شود که هیچ هیجانی برای پیمودنش نخواهی داشت.آن سوی سن و سال خبری نیست . کودکی کن ، از ته دل بخند به اداهای ما که برای خنداندنت دلقک میشویم ، بزرگ که شدی از نگاه دلقک ها گریه ات می گیرد می دانم .عشق من کودک بمان دنیا بزرگت میکند
ما زنها موجودات عجیبی هستیم زود بغض میکنیم زود دلمان میسوزد زود حرص میخوریم و زیاد حرص میخوریم کلا به کم قانع نمیشوییم سهم مان از عشق باید همه اش باشد از مادر بودن از همسر بودن از دختر خوب خانه ی پدری بودن .ما زنها خانه را دوست داریم برای زمانی که خسته از بازار برمیگرید با تمام خریدهایمان .ما زن ها موجودات عجیبی هستیم حال دلمان که خوب باشد زود یادمان میرود مثل کودکیمان شاد میخندیم اما اگر دلمان بگیرد میشویم مثل ابر بهار .این سرشت ما زنهاست ولی ما ضعیف نیستیم زن بودن خیلی مردانگی میخواهد ما به کم قانع نمیشویم