مهمون داشتیم.به نظرتون آبروم رفت؟

وای فکر کردم برنجت شفته شده جلو جاریت 

والا بخدا

ما یجایی رفتیم مهمونی بار اولمون بود

بستنی لیوانی با لیوانش افتاده بود رو راه پله و بستنی خشک شده بود رو پله .مشخص بود از صبح ریخته

 جوری که جلوی راه و جلوی چشم بود.خواستیم برگردیم هم همونجا بود.

زنه نکرد یه لیوانشو برداره لامصب😂😂😂

حالا به خودت امیدوار شو

بعضیا انقدر بیخیالن که

منم معتقدم خونه باید از دم تمیز و برق برقی باشه😍

به این فک کن که وسواس آدم رو نابود می کنه و به این فک کن که دنیا از نظر هر کس یجوریه بعضی ها اصلا به اینه دستشویی توجه نمی کنن بعضی هام میره رو اعصابشون ولی مهم اینه که تو بی خیال باشی. ده سال دیگه که به پشت سرت نگاه می کنی میگی کاش اعصابمو خرج همچین فکرایی نکرده بودم. یه همسایه داشتیم که می گفت من همه جوونیم از پنجره های خونه آویزون بودم و شیشه پاک می کردم الان که پنجاه سالمه همه اون شیشه ها سالمن ولی پا و کمر من دارن از درد فریاد می کنن. پس به نظر من بی خیال اعصاب و جسمت رو برای این چیزهای جزیی خرج نکن

دیگه چیزی نگو اینطوری بهتره.

سعی کن هر شب قبل خواب دستشویی رو سر و سامون بدی و بعد بخوابی..

من الان مدتی هست که خونه م برای پذیرایی از مهمون آماده ست دیگه همیشه خیالم راحته .

خیلی بده.منم تو تمیزی سرویس بهداشتی حساسم.همیشه اگه تمیز نباشه همه هم استفاده میکنن از wC

یه دستمال و شیشه پاک کن گذاشتم تو دستشویی هرروز تمیز میکنم.

استارتر چقد به خوردشون دادی که همشونم از دستشویی استفاده کردن؟

راه پله خونه ما هم همیشه پر خاک 

مهمون میاد شب قبل به همسرم میگم این همسایه ها که شا ر ژ بده نیسستن پاشو خودت دم پلهع هاا رو ی آب جارو کن

عزیزم خونه ی شما آپارتمانیه

اونجا که ما رفتیم خونشون ویلایی بود و فقط هم خودشون ساکنن توش

اگه آپارتمانی بود بهش حق میدادم که شاید همسایه کثیف کاری کرده

هنوز بعد چندسال نمیتونم هضمش کنم

راس میگی خیالم راحت شد عززززززززیزم