پدرشوهرم فوت شده و هرروز یچیزی میفهمم از خانوادشون که از من پنهان کرده بودن
اولیش اینکه معتاد بوده و من احمق شک کردم ولی گفتم نه (ما موقع خواستگاری خیلی حساس بودیم روی این قضیه)
امروزم فهمیدم ۸سال زندان بوده😕😕
بدم اومد از پدرشوهرم دیگه ناراحت فوتش نیستم
از خانواده شوهر و شوهرم دلخورم که ازمون پنهان کردن
حس میکنم سرمونو کلاه گذاشتن
قبل از اینکه اینارو بفهمیم کلی اختلاف فرهنگ داشتیم اینارو فهمیدم حس میکنم الان تو جزیره ای گم شدم.
نمیدونم چ برخوردی باهاشون داشته باشم
هنگم الان
چقدر من ساده ام و خر