ی روز داشتم از بازار میومدم خونه خودم تنها بودم گفتم برا اولین برا شوهرم گل بگیرم خیلی دوست داره بگیرم براش...بعد نشد بگیرم دقیق یادم نیست بعد اومدم خونه میبینم همسرم ک از بیرون اومد ی گل قشنگ تو دستشه برا من همینجور اشک شوق میریختم
هروقت یادم میاد ذوق میکنم
ولی روز عقدم یکی از بهترین روزای زندگیمه روز قبولی دانشگاه خیلی روزا😉